فاطمه زهرا بانوی برتر کلیسا
استاد نقویان می گفت: دوستی دارم که استاد دانشگاه شهید بهشتی است، به نام آقای "دکتر فرشادی" این استاد فرزانه نقل می کرد: برای ماموریتی به همراه برخی دوستان به فرانسه مسافرت کرده بودیم و در خلال این ماموریت روزی را برای تفرج و سیاحت برگزیدیم. در همان روز، در اثناء این گردش یادم آمد که نماز عصر نخوانده ام، هر چه فکر کردم کجا نماز را اداء کنم چیزی به خاطرم نرسید. یادم افتاد امروز یکشنبه است و کلیساها برای عبادت باز، به سوی کلیسایی روانه شدیم، اجازه گرفتیم و در همان جا نماز را اقامه کردیم، من چون قدری فرانسوی بلد بودم به دوستم گفتم بد نیست برویم از موعظه های این کشیش مسیحی بهره مند شویم .
«البته پند و وعظ در دین مبین اسلام مورد عنایت خاص قرار گرفته از هر که می خواهد باشد. امام علی علیه السلام می فرماید ادامه مطلب...
کلمات کلیدی: ادبی، فرهنگی، اسلامی
شعر حدیث شریف کساء علامه بلخی(ره)
بند یک
باز زد بر سرم دگر سودا شد دلم پر ز شورش و غوغا
به تقاضای الجنون فنون شد جنونِ دگر به من پیدا
عقل حشمت مقام را دیدم لنگ لنگان روان سوی صحرا
گفتم ای حاکم نظام وجود می نشاید تو را در این بیدا
از چه گشتی به کسوت مجنون مگرت برده طره لیلا
گفت رو ، رو که من تهی دستم عشق زد بر بساط من یغما
گفتمش ای خرد ز عشق منال که بود عشق مقصد اقصی
گر فروغ تجلی اش نبود نیستی غیر دید? اعما
هر کجا دیدیش ز شوق بگو ذکر سبحان ربی الاعلی
گفتمش این و بردمش با عزم تا بدرگاه عشق راهنما
گفتم ای شعله ات جهان افروز عقل باشد تو را کینه گدا
بار فرمان همی کشد بر دوش آنچه دانی صلاح او فرما
به شکر خنده گفت:هان ای عقل اولا نویش بایدت صهبا
چون شدی بیخبر ز هستی و هم برفکن خویش را در این دریا
چیست دریا ولای احمد و آل غوطه زن تا شوی ز اهل صفا
هم بود بحر، هم بود کشتی منجی نوح خمسة النجبا
چون گرفتار حادثات شدی یاد کن قص? حدیث کساء
آن حدیث مبارکی که شدند احمد و اهلِ بیت زیر عبا
این بفرمود عشق،پس من و عقل بر گرفتیم از کَفَش مینا
نوش کردیم جام و این مطلب می شنیدیم از همه اعضاء :
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
بند دو
بعد حمد خدا و نعت رسول بشنو این حدیث را ز بتول
از بیان شیفت? محشر هست در منتخب چنین منقول
که به یوم سعید از ایام پدرم طبق عادت معمول
بدر حجره ام ز راه کرم منبع لطف حق نمود نزول
ز قدومش به خویش بالیدم وَ لَقَد جاءَ غایَةَ المَسؤل
دیدن چهر? مبارک او هست بر من نهایة المأمول
گفت کای مقصد از نبوت من گشتم امروز من ز ضعف ملول
گفتمش بر خدا اعاذه کنم عود صحت بدو کنم موکول
دور باد از تو علت و اسقام ای تو علت، جهان همه معلول
گرد راهت بدردها درمان معجزات لبت شفای عقول
به طفیل تو رحمت منعم گشته بر جمله ماسوا مبذول
باز فرمود کای تو کوثر من آن یمانی کساء ، نمای وصول
زود رفتم پی کساء کردم لطف امرش به افتخار قبول
پس بیاوردم آن کساء یعنی پرد? سر کاینات شمول
جسم پیچیدمش و لیک نمود روح امکان در آن حجاب حلول
حق از آن چهره در تجلی بود به تماشای آن شدم مشغول
نور خورشید با فروغ رخش در پس پرد? غمام خجول
به مه بدر گر چه شد تشبیه لیک با معنی دوام و افول
از محمّد ظهور نام احد حاصل بنده و خدا محصول
به تماشای چهره اش کردم دیده از سرمه رای مکحول
آنچه شد دیده کی توان گفتن ما اَری کُل من راه یَقُول
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
بند سه
بر نشد غیر ساعتی ز زمین که خرامان رسید سرو چمن
نور چشمان و میو? قلبم مظهر محسن آن امام حسن
گفت ای مادرم سلامٌ علیک به جوابش گرفت علیک از من
گفت بوی رسد مرا به مشام اطیب و اطهر از بهشت عدن
آید از خان? نبوتِ ما بوی توحید قادر ذوالمن
گوییا جد پاک من اینجا است راز دار رموز سر و علن
گفتمش جدِّ تو است زیرِ کساء خوب فهمیدی مرحبا احسن
پس شتابان دوید سوی کساء غنچ? گُل رسید تا گُلبن
اشتیاق سلام و راز و نیاز رشک موسی و وادی ایمن
گفت پیغمبرش که بر تو سلام ای مرا نور دید? روشن
گفت آنگه حسن که مشتاقم اذن ده در جوار تو خفتن
گفت جدَّش که ای سلال? من خویشتن را به سینه ام افگن
جذب حب الوطن کشاند تو را ای که آغوش من تو راست وطن
خود قرین محن شوی و کنی پاک از روی شرع گرد محن
ز دخول حسن چو فاطمه گفت مادحش باز کرد باز دهن
نو عروس ادب به جلو? طبع داد بار دگر به طره شکن
حُسنِ یکتایی حَسُن بود حُسن ز دوییت نماند جای سخن
بر سر صدر و قلب مصطفوی جز خدای احد که را مسکن
کنز مخفی پس از ظهور نخست شد ز فرط ظهور در مکمن
هر چه و هر که بود زیر کساء غیر این نکته کی توان گفتن
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
بند چهار
بیش از ساعتی نرفت از بین ما تمنیت جاء بالقدمین
منبع فیض و مظهر احسان تشنه لب ، کُشته بر لب نهرین
داد بر من سلامی و گفتم علیک ای مرا تو نور دو عین
گفت بویی نمودم استشمام که بدین حجره داده زینت و زین
اندر این خانه گوییا باشد بوی جدَّم خلاص? کونین
گفتم ای میو? دلم این جاست جدِّ پاک تو سید الحرمین
کان تحت الکساء خیر وری والحسن ها هُما هُما الاثنین
رفت سوی کساءو کرد سلام حجت الله مفخر الابوین
داد جدَّش جواب کای تو مرا مهجة القلب و قرة العینین
گفت آیا دهی مرا رخصت به کساءای تو هادی النجدین
یافت چون اذن،رفت سوی کساء علوی خوی و احمدی نسبین
گوییا سوی اصل کرد رجوع بود زان بحر درة الصدفین
بحر حلم و شجاعت نبوی به کساء گشت مجمع البحرین
چون بدین جا رسید نقل کساء مادحش را شگفته شد شفتین
حسن واحد چرا شود حسنین تا که توحید را بود سندین
من ندانم که بر وجوب وجود سبب واحدند یا سببین
یک سخن درس وحدتم شدوبس که حسین ازمن است ومن ازحسین
یا حسین چشم دلِ خدا به تودید کور گوید همی که این فاین
قلب موسی هوای طورتوکرد شد خطابش که فاخلع النعلین
واجب الحرمتی از آن که تویی مصطفی را مراد از ثقلین
الغرض نزدحق شناس یکی است احد فرد و احمد و سبطین
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
بند پنج
قرب یک ساعتی گذشت زمان سِرِّ یزدان به حجره گشت عیان
ابن عمم علی عالی قدر آن که حُبش حقیقت ایمان
داد بر من سلام و بعد جواب گشت جویا تجلی سبحان
قالَ اِنّی اَشَمَّ رایِحَةَ کاَخی یا حَبیبَةَ الرَّحمان
گفتمش ها هُوَ بِتَحتِ کساء مع ابنیک لؤلؤ و مرجان
رفت سوی کساء و کرد سلام شد جوابش ز مقتدای جهان
گفت خواهم که اهل پرده شویم هست آیا اجاز? فرمان
گفت باز آ که پرده دار تویی ای تو مقصود حق ز سِرِّ نهان
رفت در پرد? کساء حیدر با دو فرزند و فخر عالمیان
مادحش چون بدین زمینه رسید مطلع دیگرش گشود بیان
یا علی ای به ذات تو عرفان هست بیرون ز حیط? امکان
علت کسوت وجود تویی فاعل فعل علم القرآن
هست را هسته با تو نقط? با وحدتت را بود همین تبیان
من رانی فقد رالحقت بر همین راز قاطع البرهان
گاه در غیبی و گهی به ظهور زان سبب ماسوی تو را حیران
سیر احمد به لامکان پی تو است دید اما به کس نگفت نشان
تو چه دیدی که لو کشف گفتی خود به خود کرد? عجب ایقان
عقل شد در ره وجوب تو صرف گاه یقین و گهی به شک و گمان
با محمَّد(ص) به طی لسان چو شدی لی معه الله داشت طی لسان
آخر از عقل و عشق و فوق سماء مشترک گشت این چنین اعلان
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
بند شش
پس به فرمود عصمت کبری ام سبطین و زهر? زهرا
به یمانی کساء شدم نزدیک به پدر کردمی سلام ادا
داد بر من ز روی لطف جواب میر بطحا و سید طاها
گفتم آیا مرا اجازه دهی که در این جایگاه کنم ماوا
گفت ای دختر حمید? من زود اندر کساء در آ و بیا
پس شدم داخل کساء و شدم شاد و خرم ز فیض قرب لقا
گوییا رفت در مقام نخست گوهر فوق تاج کر منا
بود آغوش مصطفی صدفش در صدف رفت دُرَّة البیضا
ز ورودش به یُمنِ طالع نو مادحش شد دوباره مدح سرا
ای وجود از اراده ات احیاء عدم ز معجز تو کرده حیا
کرد از حُسنِ لایزالِ تو شرم آنچه سر بر نزد ز جیب قضا
به توچون تکیه داشت ردوقبول زان سبب باز ماند باب بدا
اول و آخرت نشد معلوم عالمی غرق اندر این معنا
ماسوای ذره و تو خور ورنه تو کجا و دریچ? دنیا
اصل هستی تویی دگرها فرع اصلها ثابت تو راست ثنا
تا کند جلوه گوهر یکتا تو و حیدر از آن شدید دوتا
بود از قدر و عزت تو سخن آنچه شد گفته سرما اوحی
تا تو را خاک آستان بوسد از مقام دنی دنی فدنی
زنگ رخسار? بلال تو کرد از فروغ بهشت استغنا
مظهر فاطر و حجاب کساء هست این گفته ام بجا چه بجا
صفت از ذات حق چو نیست جدا
پس به زیر کساء که بود خدا
کلمات کلیدی: ادبی، فرهنگی
دلایل علاقه مسلمانان به بیت المقدس
شهر و منطقة “بیت المقدس“ که در زبان عبرانی “اورشلیم“ نام دارد دارای قدمت دیرینه میباشد که به سه هزار سال قبل از میلاد میرسد.
منطقه بیت المقدس که جزیی از سرزمین فلسطین است در اوائل هزاره سوم ق.م در معرض موج عظیمی از مهاجرت عربهای سامی واقع گردید و کنعانیان برای اولین بار در این منطقه اسکان یافتند و شهر یُبوس را در محل فعلی بیت المقدس بنا نهادند.
در سال 1184 ق.م قوم فیلیسطن این منطقه را از دست کنعانیان خارج ساختند.
فلسطین سرزمین پیامبران است، در این ناحیه رسولان توحیدی دین حنیف را تبلیغ میکردهاند حضرت ابراهیم (علیه السلام) و پس از ایشان، حضرت لوط (علیه السلام) در این سرزمین مقدس تبلیغ میکردند و در همانجا از دنیا رفتند و در “کفر بریک“ در یک فرسخی مسجد الخلیل دفن گردیدند،و میگویند مقبرة شصت پیامبر در این منطقه میباشد.
حضرت یعقوب علیه السلام و فرزندانش نیز در این منطقه سکونت داشتهاند و بعد از آن بدنبال فرمان خداوند به حضرت موسی (علیه السلام)، بنی اسرائیل به این منطقه کوچ نمودند.
حضرت داود (علیه السلام) در سال هزار قبل از میلاد شهر بیت المقدس را مرکز حکومت خویش قرار داد. و بنای معروف هیکل را شروع نمود.
بعد از درگذشت حضرت داود فرزندش حضرت سلیمان علیه السلام وارث پیامبری و سلطنت وی شد.
بعد از درگذشت حضرت سلیمان (علیه السلام) در سال 586 ق.م بخت النصر دوم پادشان کلدانی به فلسطین یورش برد و بیت المقدس را فتح کرد و آن را ویران نمود و هیکل سلیمان را آتش زد و 50 هزار نفر از یهودیان را اسیر کرده و به بابل فرستاد.
پس از آن بیت المقدس بدست بابلیها افتاد که تا سال 538 ق م بر فلسطین حکومت میکردند در سال 538 ق.م بیت المقدس به تصرف ایرانیها درآمد، تا سال 333 ق.م که اسکندر مقدونی فلسطین را مورد یورش قرار داد و آنرا تابع یونان نمود.
در سال 198 ق.م فلسطین تحت فرمانروایی سوریه درآمد.
در سال 167 ق.م مکابیان به رهبری یهودا، قدس را تصرف کردند که سرانجام به دست رومیان منقرض شدند. رومیان در طول حکومت خود یهودیان را تحت فشار قرار دادند و آنان را مجبور به خروج از فلسطین کردند، یهودیان در خارج از فلسطین به تجدید قوی و جمعآوری نیرو مشغول بودند که با ظهور حضرت مسیح (علیه السلام) مانعی در برابر آنان ایجاد شد.
تا سال 614 م با وجود مشکلاتی که یهودیان در برابر حضرت عیسی (علیه السلام) و دین او ایجاد کرده بودند این دین گسترش یافت و در این سال خسرو پرویز ساسانی بر بیت المقدس یورش برد و به تحریک یهودیان آثار مسیحیان در این شهر را نابود کرد.
در سال 629 م هراکلیوس امپراطور روم بیت المقدس را از سپاهیان ایران پس گرفت.
با ظهور اسلام در 100 سال نخستین عهد اسلامی این شهر مورد منازعه اسلام و مسیحیت و ایران و گروههای مختلف مسلمانان بود.
600 سال بعدی تقریباً این شهر کم حادثه بود در سال 1247 ه.ق ابرهیم پاشا (حکومت عثمانی) این شهر را فتح کرد و در سال 1296 این شهر به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد ولی بعد از آن توطئهای به اجراء درآمد که طی آن غاصبان صهیونیست قبله نخستین مسلمین و سومین شهر مقدس جهان اسلام را به تصرف درآوردند.
بیت المقدس شامل دو بخش قدیم و جدید است که بخش شرقی یا قدیمی هنوز در داخل باروهای کهن محصور است و 144000 متر مربع مساحت دارد، بیت المقدس قدیم آخرین بار در زمان عثمانیان بازسازی شد مسجد الاقصی، قبة الصخره و مسجد الصخره در جنوب شرقی بخش قدیم واقع است که مجموعة آنها را حرم شریف میگویند دروازه شرقی حرم دروازه طلایی نام دارد که حرم را به کوه زیتون یا کوه طور وصل مینماید دروازه جنوبی با شهرهای بیت لحم و الخلیل ارتباط مییابد.
علت علاقه مسلمین به بیت المقدس:
آثار تاریخی بیت المقدس بیانگر ارزشها، خاطرهها و نشانههای عرفانی و دینی این شهر است و حضور شکوهمند مسلمانان را در آن ظاهر میسازد.
مسلمانان صدر اسلام این مکان را مقدس و مبارک میدانستند و بدلیل آنکه چندین سال به سوی آن نماز میخواندند، یک تعلق عاطفی معنوی به آن داشتند و از این جهت گرایشهای اعتقادی خود را به این سرزمین با ایجاد گنجینههای نفیس که در رأس آنها مسجد الاقصی و قبة الصخره درخشندگی دارد، بروز دارند. البته این بناها در طول اعصار و قرون دیگر بطور مکرر بازسازی شده است.
توجه به این شهر توسط مسلمین که در رشد مجامع دینی، مسجد، مدارس و ... تجلی یافته از جهات دیگر نیز بوده است و آن معراج پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از این مکان میباشد که خاطره آنرا با ساختن بناهایی بنام “مقام“ و “قبه“ محفوظ داشتهاند، یاد انبیاء را که در این پایگاه نماز گزارده و صدای توحید دادهاند با محرابها و دروازهها ماندگار کردهاند.
و همچنین مسلمانان بنابر احادیث منقول از اهلبیت (علیهم السلام) عقیده دارند: عرضه داوری الهی و صحنه قیامت در بیت المقدس صورت میگیرد و بناهایی چون “قبة السلسله“، “قبة الصور“ و “باب الرحمة“ بر این باور بوجود آمدهاند و این موضوع موجب آن شد تا قبرستان محلی بیت المقدس از گورستانی محلی فراتر رود و حتی بسیاری از بزرگان و معاریف و حکام مسلمان وصیت میکردند که در این مکان دفن شوند.
کلمات کلیدی: ادبی، فرهنگی
حسین وارث آدم
حسین وارث آدمهر ماهی محرم است و هر روزی عاشورا
و هر سرزمینی کربلا.و صدای" آیا کسی هست مرا یاری کند"؟
در قبایل عرب همواره جنگ بود ، اما مکه زمین حرام بود و چهار ماه رجب ، ذی القعده ، ذی الحجه و محرم " زمان حرام " . یعنی جنگ در آن حرام است. دو قبیله که با هم می جنگیدند ، تا وارد ماه حرام می شدند جنگ را موقتا تعطیل می کردند ، اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگند و این آرامش سازش نیست ، ماه حرام رسیده و چون بگذرادامه مطلب...
حماسه ساحل فرات
برای دلاورِ غیوری همچون عباس، دشوارترین مسؤولیت، ماندن برای نوبت آخر است. برای او که جانی لبریز از ایمان و قلبی سرشار از شور و شهادت طلبی داشت، ماندن تا اخرین لحظات عاشورا و تحمّل آن همه داغِ برادران و یاران و غربت و مظلومیتِ سیدالشهدا بسیار سنگین بود، امّا تکلیفی بود که بر عهده داشت.
نیروهای تحت فرمان عباس به شهادت رسیدند. او به عنوان فرمانده بیسپاه چه میتوانست بکند؟ سردار تنها و بیلشکر، احساس تنهایی و دلتنگی کرد. وقتی دید که چهادامه مطلب...
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.