به گور پدرم خندیدهام!
چندی پیش مصاحبهی جامعی با باراک اوباما در یکی از نشریات فرانسوی به چاپ رسید که بسیاری از زوایای تاریک او را روشن نمود! در ادامه، تنها قسمتی از این مصاحبه را میخوانید.
«...
- اجازه بدهید که از این زوایای تاریک یعنی انتخابات بگذریم و برویم سراغ شایعاتی که این روزها در مورد سفر شما به ایران شنیده میشود.
- راستش من واقعا قصد داشتم به ایران و به بوشهر بروم و آنجا را ببینم ولی...
- قصد بازدید از تاسیسات هستهای بوشهر را داشتید؟
- نخیر، من را چه به این جینگولک بازیها! میخواستم ببینم کجا متولد شدهام.
- یعنی شما نمیدانستید که کجا متولد شدهاید؟
-چرا، ولی انقدر گفتند و گفتند که من کم کم باورم شد.
- و سفرتان چه شد؟
- پس از کمی تامل در این مورد نتیجه گرفتم که به گور پدرم خندیدهام اگر بروم!
- چطور به این نتیجه رسیدید؟
- از وقتی اعلام کردم که میخواهم در پی ادعای یک روزنامهی ایرانی به این کشور سفر کنم هزار جور حرف و شایعهی دیگر برایم درآورده اند. مثلا هفتهی پیش یک روزنامهی ونزوئلایی نوشته بود که اوباما کودکیاش را در محلهای فقیر نشین در کاراکاس به «واکسزنی» مشغول بوده. ساعتی بعد به من خبر دادند که مادر واقعی من در تلوزیون ملی ونزوئلا با هوگو چاوز برنامه زنده اجرا کرده! چند روز پیش هم شنیدم مجلهی «موفقیت» که در مغولستان منتشر میشود علت موفقیت من را پایبندی به سنت های جدم، چنگیزخان دانسته است! از زیمبابوه هم خبر آمده که من پسر عمهی رابرت موگابه هستم! دیروز هم برایم فکسی رسید که از رسیدن به مرحله پایانی ساخت مستندی از زندگی من خبر میداد...
- مگر این مستند در کجای امریکا فیلمبرداری شده؟
- نکتهی جالب قضیه هم همینجاست. تمام این مستند در دهلی نو ساخته شده و آمیتا باچان هم با همان ریش پروفسوری معروفش نقش بنده را ایفا کرده!...
(در همین لحظه نامهای به دست اوباما رسید. او آن را باز کرد و پس از خواندن آن ادامه داد...)
- بفرمایید. این هم یک مورد تازه!
- میتوانم بپرسم داخل نامه چه بود که شما را متعجب کرد؟
- البته! اصلا من خودم این نامه را برای شما میخوانم.
- بفرمایید
- فرستنده: بوتسوانا، کیلومتر بیست باتلاق ماریکاری، خیابان دوم، شماره هجدهم، بابی و جسی. دایی باراک! سلام! نمیدانیم از کجا شروع بکنیم. گلویمان بغضگرفته میباشد. از بس خوشحالیم، امانمان پاره پاره و بریده بریده میباشد. مامی همیشه داستان تو را برای ما تعریف میکرد. او از دلاور بودن و نترس بودن تو در دعوا با قبیلهی آدمخوارها میگفت و ما هر شب بیشتر از شب قبل عاشقت شده هستیم. پاپا پنج سال پیش برای پیدا نمودن تو تمام صحرای کالاهاری را گردید ولی نمیدانیم چرا کریسمس پارسال زیرشلوارش را از دهان یک کوسه در سواحل تایلند پیداکردند! از وقتی پاپا کشته شد، پدر بزرگ با ما زندگی میکند و چشمش را به راه گذاشته تا تو برگردی...
- چه جالب و چقدر عجیب! پس شما به خاطر این مسائل بود که به ایران سفر نکردید؟
- دقیقا!
- حالا اگر موافق باشید برویم سراغ بقیه زوایای تاریک شما! یعنی بقیه زوایای تاریک شخصیت شما!
- من پایه ام برویم!...»
محمد رازقی
www.mobin-group.comبرگرفته از بخش طنز روزانه مجله روزانه
کلمات کلیدی:
متن سخنرانی مهمی که هیچ کجا منتشر نشد!
ما چگونه به اسرائیل کمک میکنیم؟
متن ذیل، مشروح سخنرانی دکتر محمد صادق کوشکی در همایش "ما چگونه با اسرائیل کمک میکنیم...؟ " میباشد. (برای آشنایی بیشتر با دکتر کوشکی بر روی این لینک کلیک کنید).
این همایش، در تاریخ 23 اردیبهشت 87 در تالار فردوسی این دانشکده برگزار گردید.
کلمات کلیدی: محرم
چرا یهودیان فلسطین را سرزمین موعود می خوانند؟
یهودیان که نام دیگر آنان بنی اسرائیل است، از نسل حضرت یعقوب ـ علیهم السلام ـ می باشند و به علت اینکه فلسطین را ملک پدری و اجدادی خود می پندارند آن را سرزمین موعود برای خودشان می دانند.[1]
یهودیان اولین ساکنین فلسطین نبودند، بلکه زمانی بسیار طولانی، قبل از این که آنها به این سرزمین بیایند فلسطین دارای سکنه بود، و از سابقة تمدن ده هزار ساله برخوردار است که قدمت بیش از 9 هزار ساله «اریحا»، قدیمی ترین شهر «بارودار» شاهد همین واقعیت است.
اولین ساکنین شناخته شدة فلسطین کنعانی ها بودند که سه هزار سال قبل از میلاد، در این سرزمین سکنی گزیدند و مردمانی شهرنشین و دارای تمدنی پیشرفته بودند.[2] ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
بدنبال این پیشنهاد جمعیت عشاق صهیون به وجود آمد و هدف این جمعیّت؛ احیاء زبان عبری، دعوت یهود به مهاجرت به فلسطین و تملّک و آباد نمودن اراضی آنجا بود. این حزب از مجرای کمکهای یهودیان مخصوصاً «بارون ادموند روچیلد» تأمین میشد و در نتیجه موفق شدند که چند قطعه از اراضی فلسطین را به چنگ بیاورند و مشغول عمران آنها شوند.
این نهضت ابتداءً قابل توجه نبود و هدف سیاسی درستی نداشت، تا این که «تئودور هرتزل» که یک نفر نویسنده یهودی از اهل اُتریش است وارد معرکه شد. این مرد تحت تأثیر حادثهای که برای یک یهودی رخ داد، وارد فعالیت گردید. در این حادثهادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
تاریخچه پیدایش قوم یهود (قسمت اول)
یعقوب فرزند اسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) میگویند، دوازده فرزند داشت، که فرزند چهارمش یهودا بود. یهودا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند، و پس از واقعة معروف حضرت یوسف که یهودا هم در آن شرکت داشت. و در سال 1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.[1] یهود معاصر، که اکنون در فلسطین سکونت دارند از حیث آن که به یهودا فرزند یعقوب میرسند یهودی گفته میشوند.[2]
نخستین دولتی که یهود تشکیل دادند وقتی بود که طالوت یا ( شاوول ) در حوالی سال 1095ـ 1055 ق.م پادشاه آنها شد و پایتخت خود را حبرون ( خلیل ) قرار داد. ولی چون داوود، پادشاه گشت، پایتخت را در سال 1049 ق.م به یبوس (بیت المقدس) انتقال داد، سلیمان فرزند داوودادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.