سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حافی

خیاط سه شنبه بازار

سید عارف حسین دیدگاه

سه شنبه بازار

پیرمرد

مردی پر از مردانگی و غیرت دینی
 می‌خواهم درباره امر به معروف و نهی از منکر باشما حرف بزنم
نه، تو را  به خدا اکسپلوررتان را نبندید
باورکنید درباره ستاد امر به معروف و گشت ارشاد و ... اینها نیست
بلکه یه داستان خیلی جالب هستش که هم کیف می‌کنید هم اگر اجازه بفرمایید کمی هم تشریف می‌برید توی فکر.
خُب اول داستان را برایتان تعریف می‌کنم بعد میروم سراغ حرفی که میخواهم بزنم

* * * * *

در زمان معتضد عباسی، یعنی حدود هزار و اندی سال پیش، بازرگان پیرى، از یکى از سران سپاه شاه مبلغ زیادى طلبکار بود و به هیچ وجه ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: محرم

مترو حیوان نجیبی است!

سید عارف حسین دیدگاه

مترو حیوان نجیبی است!

 مترو حیوان نجیبی است چون می گویندمردم چند نفری پشت حیوان می نشینند ولی آخش هم در نمی آید، نه مثل خر مش عباس که دیروز ما سه نفری پشت آن نشسته بودیم، آنقدر نانجیبی و لگدپرانی کرد که هر سه تامان بر روی زمین افتادیم. پدرم می گوید اگر مترو به روستای ما بیاید تمام علوفه ما را یک روزه می خورد ولی عوض آن با گوشتش می شود همه مردم شهر را سیر کرد. پدرم می گوید خوردن گوشت مترو مکروه است. حکم گوشت خر را دارد. من به پدرم می گویم بیا گاوهایمان را بفروشیم و مترو بخریم. پدرم می گوید چیزی که زیر زمین راه برود به دردمان نیم خورد و به درد همان خارجی ها می خورد که هیچ چیزشان شبیه آدمی زاد نیست.
ما از این انشا نتیجه می گیریم که مترو حیوان خوب و به درد بخوری است و هرکس یک جفت از آن را باید داشته باشد.
بر همگان واضح و مبرهن است که مترو یک نوع کرم خاکی است که در زیر زمین تونل می کند. شاید هم یک نوع جانور موذی که در قنات های خارج وجود دارد. مردم آن جا پول می دهند تا سوار این جانور شوند.
ممکن است یک روز مترو زمین را بکند . از روستای ما سر در بیاورد، ما آن وقت باید با بیل آنقدر مترو را بزنیم یا بمیرد و فرار کند چون مترو و زمین های کشاورزی ما را خراب می کند و احتمال دارد آب قنات را نجس کند. پدرمان می گوید: من اگر مترو را ببینم می فرستمش خانه کدخدا را خراب کند که خانه خرابمان کرد. ننه مان می گوید: مرد این حرف ها را نزن یک وقت به گوشش می رسد. پدرمان می گوید: من توی خانه خودم هم نمی توانم حرف بزنم. آخر از کجا می شنود. ما آرزو داریم اگر یک وقتی مترو به روستای ما آمد خانه های بین خانه ما و خانه حسین این ها را خراب کند تا ما با هم همسایه شویم.اما از این انشا نتیجه می گیریم که مترو جانور موذی و به دردنخوری است و روستاها را خراب می کند.
من باید در مورد مترو بگویم که آنچه بر همگان واضح و مبرهن است این است که این جانور مال از ما بهتران است که در زیر زمین زندگی می کند. و ما نباید به آن فکر کنیم چون از ترس شب ها خوابمان نمی برد و حتی نمی توانیم شب ها تنهایی دست به آب برویم. اجنه شب ها سوار مترو می شوند و تمام زیر زمین را می گردند و اگر کسی شب ها آب جوش به روی زمین بریزد، مترو را می سوزاند و اجنه  هم او را نفرین می کنند و او دیوانه می شود. مش حسن می گوید یک شب در دره جنب باغش را بیل می زده، که یک دفعه بیلش به مترو گیر می کند و مترو از زمین بیرون می آید و او را تا ده دنبال می کند.مش حسن مترو را به ظفرجنب قسم می دهد که او را ول کند و مترو هم به او می گوید که دفعه آخرش باشد که شب ها باغش را بیل می زند. مش حسن می گوید از آن شب به بعد هر شب خواب مترو عصبانی را می بیند که دنبالش می کند. مش حسن ما را نصیحت می کند که دست از سر مترو برداریم و انشایش نکنیم. ما به او می گوییم که این موضوع را آقا معلممان داده. مش حسن می گوید: آقا معلمتان غلط کرده با تو. مرتیکه فکر می کند حالا که از شهر آمده می تواندهر چه خواست توی کله بچه های ما فرو کند.
ما از این انشا نتیجه می گیریم که درباره مترو نباید انشا بنویسیم چون اگر این کار را بکنیم از ما بهتران ما را اذیت می کنند و حتی اگر معلممان هم گفت، این کار را نباید بکنیم.
حالا تصور کنید جایزه بهترین انشا، سفر به اروپا و بازدید از مترو باشدو صاحبان این سه انشا هم انتخاب شده باشند. فکر می کنید چه اتفاقی می افتد.
منبع:

دفتر طنز حوزه هنری

علیرضا لبش

گرفته شده از سایت تبیان


کلمات کلیدی:

دوست با صدای خسرو شکیبایی

سید عارف حسین دیدگاه

دوست

             دانلود صدا (با صدای خسرو شکیبایی)
بزرگ بود
و از اهالی امروز بود 
 و باتمام افق های باز نسبت داشت 
 و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود 
 و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد 
 و دست هاش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند به شکل خلوت خود بود
و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را 
 برای اینه تفسیر کرد 
 و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود
و او به سبک درخت
میان عافیت نور منتشر می شد 
 همیشه کودکی باد را صدا می کرد
همیشه رشته صحبت را
به چفت آب گره می زد
برای ما یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه سطح خک دست کشیدیم
و مثل یک لهجه یک سطل آب تازه شدیم
و بارها دیدیم
که با چه قدر سبد 
 برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت
ولی نشد 
 که روبروی وضوح کبوتران بنشیند 
 و رفت تا لب هیچ 
 و پشت حوصله نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد 
 که ما میان پریشانی تلفظ درها 
 رای خوردن یک سیب
چه قدر تنها ماندیم


کلمات کلیدی:

صدای پای آب

سید عارف حسین دیدگاه

صدای پای آب

صدای پای آب با صدای خسرو شکیبایی (برای دانلود کلیک کنید)
اهل کاشانم 
 روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن شوقی
مادری دارم بهتراز برگ درخت 
 دوستانی بهتر از آب روان 
 و خدایی که دراین نزدیکی است
لای این شب بوها پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب روی قانون گیاه
 من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه مهرم نور
 دشت سجاده من 
 من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
 در نمازم جریان دارد ماه جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست 
 همه ذرات نمازم متبلور شده است 
 من نمازم را وقتی می خوانم ادامه شعر...

کلمات کلیدی:

خسرو شکیبایی در بی بی سی

سید عارف حسین دیدگاه

بغض در گلو برای حمید هامون

فرض کن فرسنگ ها دور و سالها دورتر از وقتی که حمید هامون نمی دانست "به کجای این شب تیره بیاویزد قبای ژنده و کپک زده خود را"، همین طور نیم خواب و نیم بیدار، پیش از آن که آبی به صورت بزنی، سریده ای پشت کامپیوتر تا ببینی مدار جهان باز بر همان روال دیشب می چرخد یا نه.

تردید ندارم که خشکت زده وقتی که خوانده ای خسرو شکیبایی رفت، مرد، درگذشت یا هزار فعل بی ربط دیگر. به خودت گفته ای 64 ساله ای که "جوانمرگ" شد، اما یادت آمده که:
" هی! حمید هامون هنوز زنده است" و بعد یادت می افتد " تاپ تاپ خمیر، شیشه پر پنیر" با صدای کی؟ خسرو شکیبایی.

تنها صدا نبود، بازی هم بود. جوانکی سیبیلو با سینه ای پهن و چشم هایی درشت. در صحنه سالن های تئاتر جایی برای ابراز وجود پیدا کرده بود.

آن وقت ها هنوز انقلاب نشده بود کسی خسرو شکیبایی را نمی شناخت و نمایشنامه ایرج جنتی عطایی را هم همین طور. آن وقت ها خسرو شکیبایی جوان تر از آن بود که فکر کند روزی "حمید هامون" می شود؛ یعنی نماد نسلی ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

<      1   2   3   4   5   >>   >
?بازدید امروز: (14) ، بازدید دیروز: (26) ، کل بازدیدها: (258201)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ