سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حافی

نگاهی به زمینه های روانی، فرهنگی و اجتماعی واقعه عاشورا

سید عارف حسین دیدگاه

نگاهی به زمینه های روانی، فرهنگی
و اجتماعی واقعه عاشورا

نویسنده: عبدالاحد بهارلونژاد

 

سال 61 هجری درصحرایی بنام کربلا گروهی از لشکریان با تیغ های برکشیده در برابر نواده پیامبر و قلیلی از یاران و خاندان او صف کشیده اند . آب بر او وخاندانش بسته اندواو را از هر سو محاصره کرده اند . آنان نماز را به امامت او می خوانند،ولی کشتن او را اسباب قرب به خداوند می دانند . خود را پیروان آئین جد او بر می شمارند واو را سزاوار غارت ؛ چگونه است که به فاصله ی پنجاه سال امت پیامبر، کمر به قتل وغارت خاندان نبوت بسته اند ؛ ونه تنها از این عمل خود احساس گناه نمی کنند بلکه امیدوارثواب وپاداش اخروی نیز هستند ؟
از کدامین کجراهه کار امت محمد (ص) به اینجا رسیده است ؟
هفتاد و چند سال پیش آفتاب نبوت به سرزمینی تابیدن آغازید که تنها معیار فضل وشرافت درآن شعر و شمشیر بود . واز مدنیت چیزی بجز قبایل بدوی که بواسته هم خونی شکل می گرفته، نشانه دیگری نمیتوان یافت.(1)
درتمام قریش تنها 17 نفر ودر اوس وخزرج 12 تن خواندن ونوشتن می دانند(2) وهنوز هر یک ازانان را از تولد فرزندی اناث خبر می دهند خشمگین وبرافروخته می شود . قتل وغارت، تصاحب اموال وزنان وفرزندان همدیگروشعر وشراب اسباب تفاخر جماعتی است که سنگها وسنگ پاره ها را بنام خدایان پرستش می کنند .
پیامبر بزرگوار اسلام درچنین جامعه ای پیام آور یکتا پرستی، عدالت اجتماعی،برابری انسانها ومنادی ارزشهای متعالی مکتب وحی است. خبراز پایه گذاری تمدن اسلامی می دهد وعرب بادیه نشین را به امتی مقتدر تبدیل می کند . اقتصاد را رونق وسرو سامان می بخشد، مسجد ها را بنا می کند ،تعلیم وتعلم را وظیفه هرزن ومرد مسلمان بر می شمارد. و سفرای خود را برای دعوت به کرامتهای انسانی روانه سایر بلاد می کند.
عرب بدوی درپای مکتب وحی تعالیم عالیه اسلام را می آموزد وخود معلم بشریت می شود .
61 سال پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه، اعرابی که هویت جدید خود را مدیون پیامبر رحمتند ، نواده پیامبر را درصحرایی به محاصره گرفته وآب را بروی او بسته اند . بر طبلهای جاهلیت می کوبند وازاستماع کلام حسین(ع) امتناع می ورزند .
نوای این طبل وشیپور ها خبر از هبوط دوباره بشر به عصر جاهلیت میدهد . اما چرا ؟ (3)
بانوی صبر وشجاعت عقلیه عرب حضرت زینب کبری سلام الله علیها درحالی که آماج غم واندوه است به عالیترین وجه پرده از راز گمراهی بزرگ امت پیامبر بر می دارد .
او بر سر نعش برادرش پس از آنکه جدش را به داد خواهی می طلبد چنین می گوید : بابی من اضحی عسکره فی یوم الاثنین نهبا ؛ پدرم ومادرم فدای امیری که لشکرش به روز دوشنبه تاراج غارت دشمنان شد . (4)این تعبیر زینب کبری سلام الله علیها واشارت او به روز دوشنبه درحالیکه حادثه عظیم عاشورا درروز جمعه اتفاق افتاده اشارتی است به روز دوشنبه دیگری که درسقیفه سنگ بنای انحراف امت اسلامی درآن بنا نهاده شد.
روزی که امامت، که استمرار خط نورانی رسالت بود به خلافت، که صورت پنهان سلطنت است تغییر یافت وعقده های دیرین جاهلیت سر برآورد . ابوسفیان شادمانه از این پیروزی به فرزندان بنی امیه سفارش کرد که خلافت را همانند توپی به همدیگر بسپارند . ابوبکر پس ازدو سال جلوس بر جایگاهی که استحقاقش را نداشت به رغم آنکه خلافت بواسطه شورای سقیفه به او سپرده شده بود آنرا همچون میراثی به دست عمر سپرد. مردی که تند خویی او را همه اذعان داشتند. همزمان با خلافت عمر حکومت شامات نیز به معاویه رسید وکاخ سبز شام پذیرای مردی شد که احقاد بدریه وحنینیه را درسینه داشت .
علی، برغم سفارشات مکرر پیامبر وحادثه بزرگ روز غدیروتصریح به ولایت و وصایت امت، نادیده گرفته شد و25 سال سکوت دردمندانه را درحالی که استخوان در گلو وریگ درچشم داشت تحمل کرد . وآنزمان هم که به اصرارمردم خلافت را پذیرفت ،آنان را سست عنصر وبی مایه یافت .
نزدیکترین اصحاب به پیامبر او را به مدارا با دست نشاندگان خلفای پیشین فرا می خواندند وهر یک امارت ملکی از سرزمینهای اسلامی را از او مطالبه می کردند . اما علی زاده عدالت وفرزند قسط بود وحتی یکروز هم حکم به حکومت فریفتگان دنیا نداد وشادکامی برزگان قبایل را به قیمت تلخکامی ستم دیدگان وفقرا، برخود نپسندید.
به جنگ با ناکثین و قاسطین شتافت وامان از مارقین برید واینهمه حقد وکینه های جاهلی را درسینه ها انباشت . حتی برادرنیز از خلافت علی شیرین کام نگردید .
تنها یتیمان ، زنان بی سرپرست ، نادیده انگاشته شدگان ومحرومان اندک زمانی خنکای عدالت اسلامی را به جان ودل چشیدند . اما اینهمه دولت مستعجل بود ودیری نپائید که اسلام مقدسین متحجر ،حکم به قتل او صادر کرد واشقی الاشفیا ،به نیت قرب خداوند، مقربترین بنده صالح خدا را درمسجد به خاک وخون کشید .
5 سال خلافت او، تمامت عمر حکومت آرمانی بشریت بود وخاتمه یافت .
بزرگترین عامل بازدارنده تحقق آمال وآرزوهای بنی امیه، از پیش رو برداشته شد. بنی امیه ای که همزمان با دوران دوم خلافت عثمان، بواسطه بذل وبخششهای او بر مسند ومنصب تکیه ای دوباره زده بودند . پس از آنکه وجود مبارک علی علیه السلام را از پیش رو برداشته بودند خود را از تهدید تعالیم او وخاندانش درامان نمی دیدند. پس می بایست کاری می کردند که علی وخاندانش وتعالیم اسلام ناب، از صفحه خاطر مسلمانان زدوده می شد.
موج تبعید وقتل وغارت شیعیان وطرفداران خاندان امامت آغاز شد، گرچه این تبعیدها با تبعید ابوذر واز زمان خلافت خلیفه سوم آغاز شده بود .
حجر بن عدی بر غم سوگند امان معاویه، بدست او کشته شد .(5)
عمرو بن الحمق نیز چنین سرنوشتی داشت.(6) زیاد بن سمیه به تعبیر امام حسین علیه السلام، دوستاران خاندان نبوت را کشت ودستان وپاهای آنان را بریده آنان را بر تنه درختان به دار کشید .(7)
سمرة ابن جندب به هنگام حکومت بصره 8 هزار نفر را کشته وبرای اولین بار زنان مسلمان، از قبلیه همدان، را به اسارت گرفته فروخت .(8)
بسر بن ارطاة 30 هزا ر نفر را درمدینه ومکه به قتل رساند . وعده ای را نیز درآتش سوزانید .(9) اما قتل وغارت وتبعید به تنهایی کافی نبود آنچه از همه مهمتر می نمود این بود که عوام نام علی را به نیکی نبرند؛ خاندان پیامبر وجاهتی نداشته باشند و فرمان معاویه حکم خداوندی محسوب شود وچنین اتفاقی غیر قابل تحقق بود مگراینکه اذهان عمومی بر اساس پایه ای از اقدامات روانی، اجتماعی وفرهنگی استعداد پذیرش وتبلیغ چنین اندیشه ای را داشته باشد .
کانون تئوریک توجیه اقدامات دستگاه بنی امیه را می بایست دراندیشه مرجئه جستجو کرد . اندیشه ای که تنها ایمان به خداوندرا کافی می دانست وگناهان را موجب مخلد بودن انسان در جهنم بر نمی شمرد .
به نظر ویلیام مونتگمری وات : اینگونه طرز تفکر درزمینه سیاسی به این نتیجه گیری منجر می شد که خلافت اموی با همه معاصی وگناهانش از جانب خدا تصور شده است ومسلمانان نباید با آن مخالفت کنند .(10)
درمورد حجر بن عدی شریح بن هانی بر پایه چنین اندیشه ای می گوید: شهادت می دهم که حجر نماز را برپا می مدارد، زکات را می پردازد وامر به معروف ونهی از منکر می کند، مال وخون او حرام است، می خواهی او را بکش ومی خواهی رهایش کن " (11)
همچنین ابن العربی درشهادت حجر بن عدی نیز گفته است: هر که را امام برحق بکشد، به حق کشته است .(12)
عبیدالله ابن زیاد نیز درکوفه گفته بود : اعتصموا بطاعة الله وطاعة ائمتکم ولا تخلفوا ولا تفرقوا وتذلوا وتقتلوا ؛(13) و نیزبر پایه چنین تفکراتی معاویه گفته است : الارض لله وانا خلیفة الله فما اخذ من مال الله فهولی وما ترکت منه کان جائزا الی .(14)
جعل خبر وحدیث وسب علی وخاندان او از دیگر اقدامات روانی وسیاسی دستگاه اموی است؛ که قصد برچیدن آثار وخاطرات علی علیه السلام از جامعه اسلامی را داشتند. مغیرة ابن شعبه، والی کوفه ،گویا وظیفه ای مهمتر از سب علی علیه السلام درکوفه نداشته است.
گفته می شود خطیبی که درختام سخن سب علی وخاندانش را فراموش کرده بود درمیان راه، به یاد می آورد که این موضوع را فراموش کرده، سجده شکر بجا می آورد وهمانجا علی علیه الاسلام را سب می کند وبواسطه لطف خداوندی که شامل حالش گردیده واین فریضه به یاد او افتاده مسجدی بنام ذکر درانجا بنا می نهند .
تا حدی دراین امر اصرار ورزیده شده که مردم از ذکر نام علی اجتناب وهرگاه که لازم بوده با القاب ابو زینب وشیخ، از ایشان یاد کرده اند . برای مردم کافر یا ناصبی شناخته شدن بهتر از آن بوده که شیعه ودوستدار علی علیه السلام شناخته شوند .
بواسطه احادیثی که جعل شده بود دستگاه اموی به نشر فضایل درحق خلفای پیشین و وهن علی علیه الاسلام پرداختند : سمرة ابن جندب درازای 400 هزار درهم حدیثی جعل کرد که آیه ( من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا ویشهدالله علی فی قبله والدالخصام واذتولی سعی فی الرض لیفسد فیها ویهلک الحرث والنسل والله لایحب الفساد ) سوره بقره آیات 204 – 205 درباره علی است وآیه بعد:( ومن اناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد ) آیه 207سوره بقره درحق ابن ملجم است .(15)
بدستور معاویه احادیثی جعل ودر حق خلیفه سوم نشر یافت وبه والیان حکومتها ابلاغ شدکه تبلیغ شود؛ پس از مدتی بقدری دراین امر زیاده روی شده که طی دستور دیگری معاویه اعلام کرد که دیگر بس است ومقداری هم درمورد سایر صحابه حدیث جعل شود . احمد امین، از ابن عرفه نقل می کند که بسیاری از احادیث در شان صحابه در دوران بنی امیه ساخته شد .
در کنار اقدامات روانی که دستگاه بنی امیه برای دراختیار گرفتن افکار عمومی انجام می داد؛ تطمیع بزرگان ومتنفذین قبایل وطوائف نیز فراموش نمی شد. معاویه درمدینه پس از محاجه با ابن عباس، مبلغ 5هزار درهم برای او فرستاد؛ به محدثینی هم که منقبت خلفای پیشین وبعضی از صحابه یا جعل حدیث می نمودند حقوق ویژه می پرداخت .
برای سپاهیان شام که قریب به 60 هزار نفر بودند سالانه 60 میلیون درهم می پرداخت .
برخی از آنان را هم به حکومت سرزمینهای اسلامی بر می گماشت .
بدین ترتیب بنی امیه بوسیله ارعاب ،قتل ،غارت وتبعید دوستداران علی علیه السلام وتطمیع بزرگان وسران قبایل وتحریف حقایق وجعل احادیث ،فضای احتناق، تزویر و ریا رابر جامعه اسلام حاکم نموده بود. (16) درترسیم اوضاع فرهنگی حاکم بر آنزمان علی علیه السلام چنین می فرماید : واعلمو رحمکم الله، انکم فی زمان،القائل فیه بالحق قلیل وللسان عن الصدق کلیل واللازم للحق ذلیل اهله معتلفون علی العصیان، مصطلحون علی الاوهان، فقاهم عارم وشائبهم آثم وعالمهم منافق وقارنهم ممذوق ولایعظم صغیر هم کبیرهم ولایعول غنیهم فقیرهم ... (17)
ودر جای دیگری می فرمایند: فان هذا الدین کان اسیراٌ فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی وتطلب به الدنیا .(18)
اما آنچه از همه مهمتر بنظر می رسد سکوت، مصالحه و مماشاتی است که علمای دین ومتنفذین دربرابر ستم وجور وجفای بنی امیه روا داشته اند .
امام درخطبه ای که درمنی ودر جمع علما وبزرگان قبایل جامعه اسلامی ایراد فرمودند، بدین موضوع اشاره کرده وتصریح نمودند که طمع به مقام ومنصب دنیا وترس از مخاطرات دفاع از حق و بیم از دست دادن آنچه بدست آورده اند، موجب گردیده که انها به تکلیف الهی خود عمل نکنند ودر برابر ظلم وفساد معاویه وبنی امیه سکوت کنند . (19)
چنین جامعه ای که عوام بواسطه تحریفات گوناگون، سردرگم وعلما و خواص، بواسطه بیم وطمع از اعلام حقایق امتناع می کنند؛ آنچه البته روی می دهد، تعطیل احکام دین واستیلای حکومت جور وظلم دربلاد اسلامی خواهد بود واگر نبود غیرت وشجاعت وخون سرخ اباعبدالله الحسین (ع) به یقین فاتحه اسلام خوانده شده بود وامروز دیگر نشانی از تعالیم عالیه اسلام نمی ماند .

ای تشنه خورشید تا از اسب افتادی
شک کرده ام بر هر که بربالای زین مانده است
(??)


------------ --------- --------- ---
پینوشت:
1- رک . کلام امیرالمومنین علی(ع) در توصیف جامعه حاهلی عرب پیش از بعثت/ نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی (سازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامی ،1370) ص26
همچنین گزارش طبری از وضعیت زندگی اعراب پیش از بعثت/ محمد ابن جریر طبری ،تفسیر طبری فجلد 4،ص25
2- الصحیح من سیرةالنبی (ص) مرتضی،حعفر ج 1 ص 49
3- امام باقر علیه السلام می فرمایند : همانا مردم بعد از ارتحال رسول خدا به [وضع] اهل جاهلیت برگشتند./ بها الدین خرمشاهی،دائرةالمعارف تشیع ،ج5،ذیل واژه جاهلیت ،ص284 ،به نقل از محمد بن یعقوب کلینی،کافی، ج8ص 296
4- لهوف، سیدبن طاووس
5- علامه سید محسن امین،اعیان الشیعه(بیروت،دارالتعارف،بی تا)ج1،ص583
6- همان
7- همان
8- طبری،تاریخ طبری ، ج4،ص176و177
9- شرح نهج البلاغه، ج11،ص44
10- مونتگمری وات ،فلسفه وکلام اسلامی،ترجمه ابوالفضل عزتی(تهران،انتشارات علمی وفرهنگی،1370ش)ص47و48
11- ابی الفرج الاصفهانی،الاغانی،(بیروت دارالکتب العلمیه،1407ق)ج 17،ص153
12- ابن العربی،العواصم من القواصم(قاهره،بی نا،1405ق) ص29
13- طبری،تاریخ طبری ، (بیروت،موسسه الاعلمی،بیتا) ج4،ص275
14- الغدیر،ج8،ص78
15- شرح نهج البلاغه، ج4،ص73
16- از طلایه داران جعل حدیث می باید از،ابورقیه تمیم بن اوس الداری(مسیحی مسلمان شده) و ابواسحاق کعب بن مانع(یهودی به اسلام گرویده) وپس ازآنان ازعمروبن عاص، سمرة بن جندب،ابوهریره،عروة بن زبیر و مغیرة بن شعبه نام برد
17- نهج البلاغه صبحی صالح،خطبه232،ص354
18- همان ،نامه 53،ص42
19-خطبه منای ابا عبدالله الحسین(ع)
20- عبدالرضا یزدان پناه


کلمات کلیدی: محرم

?بازدید امروز: (16) ، بازدید دیروز: (55) ، کل بازدیدها: (258644)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ