سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حافی

چرا علی (ع) سید اوصیاء است (1)

سید عارف حسین دیدگاه

چرا على(علیه‎السلام) سید اوصیاء است

حضرت علی علیه السلام

السلام علیک یابن امیرالمومنین و ابن سید الوصیین؛ سلام بر تو ای پسر سید و آقا و بزرگ اوصیاء 

در ادامه شرح زیارت عاشورا به شرح سید الاوصیاء رسیدیم، که چرا به حضرت علی (علیه السلام) سیدالوصیاء گوییم؟ چرا ایشان را سید و آقای همه اوصیاء می دانیم؟ و چرا وقتی امام حسین(علیه السلام) سلام می دهیم با این صفت پدر امام حسین(علیه السلام) را یاد می کنیم؟ 

در مقاله قبل به این نتیجه رسیدیم که وصى بلافصل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) باید على (علیه‎السلام) باشد و دیگران قابلیت این مقام را نداشتند بلکه خلافت را غصب نمودند. حال باید ثابت کنیم که بعد از قبولى و وصایت و خلافت آن حضرت، چرا سید اوصیاء و از هر وصى پیغمبرى برتر و بالاتر است.

با توجه به روایات وجود مبارک پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) افضل از همه انبیاء بلکه همه موجودات دنیا بوده، پس وصى و خلیفه ایشان یعنى حضرت على(علیه‎السلام)، نیز باید افضل و برتر از همه اوصیاء و موجودات عالم باشد، آیا آن پیغمبری که بر هزار نفر مبعوث گردیده با آن پیغمبری که بر پنجاه یا صدهزار یا بیشتر مبعوث گردیده با پیغمبری که بر همه خلق خدا مبعوث شده است یکسان می‎باشند پس ‍ وزیر و خلیفه آنها هم بقدر آن پیغمبر درجه و مقام دارند.

انبیاء عظام از جهت دعوت یکسان‎اند ولى از جهت رتبه و مقام و معلومات متفاوتند چنانکه در آیه 254 بقره می‎فرماید:

تلک الرسل فضلنا بعضهم على بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات؛ انبیاء را بر بعضى دیگر خصایص و فضائلى افزونى و فضیلت دادیم که دیگران به مرتبه آنها نمی‎رسند گرچه در نبوت مساوى بودند که با بعضى از آن انبیاء خدا سخن گفت و به بعضى از آنها ترفیع درجات داد.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به على(علیه‎السلام) تکیه داده بود تا آن که بر دو شانه على زد و فرمود یا على تو از حیث ایمان اول مؤمن هستى و از حیث اسلام اول مسلم هستى آنگاه فرمود یا على تو براى من به منزله هارون براى موسى هستى و دروغ گفته کسى که گمان می‎کند مرا دوست دارد در حالی که ترا دشمن می‎دارد.

"زمخشرى" در "تفسیر کشاف" گوید مراد از این بعض پیغمبر ما است که به فضایل بسیار و خصایص بیشمار بر انبیاء فضیلت دارد که مهمترین آنها مقام خاتمیت است، بنابراین چون پیغمبران از جهت درجه و مقام متفاوت شدند اوصیاء آنها هم عقلا باید متفاوت باشند چون مقام پیغمبر ما از همه بیشتر است وصى او هم باید مقامش بیش از سایر اوصیاء دیگر باشد، پس او را باید سید الاوصیاء نام نهاد.

به چند دلیل می‎توانیم بگوئیم که على(علیه‎السلام) سید اوصیاء پیغمبرانست:

دلیل اول

"محمد سمرقندى حنفى" در کتاب "مجالس" و "محمدبن عبدالرحمن ذهمى" در کتاب "ریاض النضرة" و "ملاعلى متقى" در "کنزالعمال" و "ابن صباغ مالکى" در "فصول المهمه" و "شیخ سلیمان بلخى حنفى"  در "ینابیع المودة" و "ابن ابى الحدید" در "شرح نهج البلاغه" از "ابن عباس" نقل نموده‎اند که روزى "عمربن خطاب" گفت واگذارید نام على را یعنى اینقدر از على غیبت مکنید زیرا من از پیغمبر خدا شنیدم که فرمود در على سه خصلت است، عمر گفت که اگر یکى از آن سه خصلت براى من بود دوستتر می‎داشتم از هر چه آفتاب بر آن می‎تابد. آنگاه عمر گفت:

من و "ابوبکر" و "ابوعبیده جراح" و عده‎اى از اصحاب حاضر بودیم رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به على(علیه‎السلام) تکیه داده بود تا آن که بر دو شانه على زد و فرمود یا على تو از حیث ایمان اول مؤمن هستى و از حیث اسلام اول مسلم هستى آنگاه فرمود یا على تو براى من به منزله هارون براى موسى هستى و دروغ گفته کسى که گمان می‎کند مرا دوست دارد در حالی که ترا دشمن می‎دارد.

شیعه و سنى بطرق مختلف نقل کرده‎اند که پیغمبر فرمود: یا على انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لانبى بعدى .

این حدیث را که به حد تواتر لفظى رسیده حدیث منزلت نام نهاده‎اند و از آن سه خصیصه براى امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) ثابت می‎شود.

1- مقام نبوت که در معنى و حقیقت براى آن حضرت بوده .

2- مقام خلافت و وزارت ظاهرى آن حضرت بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله).

3- مقام افضلیت آن حضرت بر تمام امت و غیر امت چه آن که رسول خدا على را به منزله هارون معرفى کرده و حضرت هارون مطابق نص صریح قرآن و اجد مقام نبوت و خلافت حضرت موسى و افضل بر تمام بنى اسرائیل بوده است .

در سوره مریم آیه 51 می‎فرماید: و اذکر فى الکتاب موسى انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا و نادیناه من جانب الطور الایمن و قربناه نجیا و وهبناله من رحمتنا اخاه هارون نبیا؛ یاد کن در کتاب خود شرح حال موسى را که او بنده‎اى بسیار با اخلاص و رسولى بزرگ مبعوث به پیامبرى بر خلق بود و ما را از وادى مقدس طور ندا کردیم و به جهت استماع کلام خویش به مقام قرب خود برگزیدیم و از لطف و مرحمتى که داشتیم به برادرش ‍ هارون نیز "براى مشارکت و مساعدت او" مقام نبوت عطا کردیم .

شیعه و سنى بطرق مختلف نقل کرده‎اند که پیغمبر فرمود: یا على انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لانبى بعدى . این حدیث را که به حد تواتر لفظى رسیده حدیث منزلت نام نهاده‎اند و از آن سه خصیصه براى امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) ثابت می‎شود.

1- مقام نبوت که در معنى و حقیقت براى آن حضرت بوده .

2- مقام خلافت و وزارت ظاهرى آن حضرت بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله).

3- مقام افضلیت آن حضرت بر تمام امت و غیر امت چه آن که رسول خدا على را به منزله هارون معرفى کرده و حضرت هارون مطابق نص صریح قرآن و اجد مقام نبوت و خلافت حضرت موسى و افضل بر تمام بنى اسرائیل بوده است .

پس جناب هارون از جمله پیغمبرانى است که استقلال در امر نبوت نداشته بلکه تابع شریعت برادرش حضرت موسى بوده، حضرت على(علیه‎السلام) هم واجد مقام نبوت بوده ولى در امر نبوت استقلال نداشته بلکه تابع شریعت خاتم الانبیاء بوده است. غرض در رسول اکرم در این حدیث شریف آنست که به امت بفهماند همان مقداری که هارون واجد مقام نبوت بود ولى تابع پیغمبر اولوالعزمى مانند موسى می‎بود، على(علیه‎السلام) هم واجد مقام نبوت ولی با رتبه و مقام امامت در اطاعت شریعت خاتم الانبیاء بوده که این خود خصیصه عالیه‎اى براى آن حضرت است .

"ابن ابى الحدید" در "شرح نهج البلاغه" در ذیل این حدیث می‎گوید: که پیغمبر با این بیان جمیع مراتب و منازل هارونى را براى على ابن ابیطالب اثبات کرد و اگر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) خاتم الانبیاء نبود هر آینه على شریک در امر پیغمبرى او هم بود ولى جمله "انه لا نبى بعدى" می‎رساند که اگر بنا بود پیغمبرى بعد از من بیاید على واجد آن مقام بود.

پس ما از این حدیث منزلت نتیجه می‎گیریم همانطور که اگر هارون نمی‎مرد و زنده بود بعد از حضرت موسى خلیفه و جانشین او بود؛ على(علیه‎السلام) هم بعد از پیغمبر خلیفه و جانشین او است و همانطور که هارون بعد از موسى افضل زمان خود می‎باشد.       منبع سایت تبیان 


کلمات کلیدی: اسلامی، حضرت علی علیه السلام، امیر المومنین

<      1   2      
?بازدید امروز: (25) ، بازدید دیروز: (26) ، کل بازدیدها: (258212)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ