مولا هنوز مظلومی...؟
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
ستار گلمکانی صاحب بزرگترین
بنگاه ملک و ماشین شهر
?ماه تکیه راه می اندازد
و خودش در روز تاسوعا
سر مردم گل می مالد
و 11 ماه هم سرشان شیره!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
قدرت سامورایی!
شب ها در تکیه لخت می شود
و میانداری می کند
و روزها مردم را لخت می کند
و زورگیری ...!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
فرشید پوسترهای گلزار و مهناز افشار
را از بساطش جمع می کند
وآخرین ورژن! پوسترهای علی اکبر (ع)
و حضرت عباس (ع)
را در بساطش پهن ...!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
آقای صولتی
تا پایان اربعین تمام پاساژش
را سیاه می کند
و تا آخر سال هم مشتری هایش را!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
قادر روزهای تاسوعا و عاشورا
قمه می زند و علم می کشد
ولی در ماه رمضان
سیگار ازلبش نمی افتد!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
سیامک چشم چران!
که پاتوقش همیشه خدا
نزدیک مدارس دخترانه است
در دسته جات عزاداری
اسفند دود می کند!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
نیما پشت ماکسیمایش می نویسد
"من سگ کوی حسینم"
ولی هیچ وقت از چارلی!
سگ 4ماهه اش دور نمی شود!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
حاج مجید مداح معروف شهر
بابت 1 ساعت مداحی
حقوق 50 روز
یک کارگر را می گیرد!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
جباری رییس شرکت
لبنیات شیر تو شیر!
10شب شیر صلواتی
به خلق خدا می دهد
و 355 روزهم
با اضافه کردن آب
شیرشان را می دوشد!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
به جای آنکه ما
بر مصیبت مولا بگرییم
مولا بر مصیبت ما می گرید!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
حاج آقا کلامی
9شب مردم را به تقوی دعوت می کند
ولی در شب دهم
سر زود پایین آمدن از منبر
با هیت امنا دعوی می کند!
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
هیت امنای مسجد ...علیه السلام!
درست وقت اذان ظهر عاشورا
اطعام عزاداران را شروع می کنند
و بعد از آن با انرژی و فلوت!
سینه می زنند و گریه می کنند !
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
کل یوم عاشورا
یعنی...10 روز و شب ...غم گریه
کل ارض کربلا
یعنی...چند مسجد و چند تکیه !
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی خورشید
عصر عاشورا غروب کرد
او هم می رود
تا سال بعد !
تا یاد بعد!
کلمات کلیدی:
سوال:
حضرت حسین ابن علی (ع) راههای دیگری غیر از جنگ و قیام داشت، مثلا می توانست مانند برادرش حسن ابن علی (ع) صلح نماید.
پاسخ:
در جواب باید گفت که همیشه اینگونه نیست که جنگ و جهاد تأمین کننده مصالح عالیه اسلام و مسلمین باشد و اینگونه نیست که صلح راحتترین روش برای مبارزه باشد. چه بسا تحمل شهادت آسانتر از پذیرفتن صلح باشد. امّا از آنجا که تمام ائمه تنها به فکر نجات اسلام و مسلمین بودند، حاضر شدند بزرگترین مصائب و سختیها را تحمل کنند یا در قالب صلح و یا در قالب جنگ، امامان همگی مظهر تقوی و روش هستند، تقوی در همگیشان مشترک و روش در تمامیشان متفاوت است.
روش امام علی ـ علیه السّلام ـ در دو مرحله: سکوت و خروش راهگشای امت میگردد. شیوه امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مرحله اول روش پدر و راه حسین ـ علیه السّلام ـ در مرحله دوم آن شکل میگیرد.
علی بیسکوت، خروش و شهادتی هشداردهنده و حیاتبخش نمیداشت، فریاد و جانفشانی حسین ـ علیه السّلام ـ نیز بدون صلح برادر، این چنین در تاریخ به ثبت نمیرسید.[1]
بیشک اگر صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ نبود، قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ به ثمر نمینشست و اگر شرط امام حسن با معاویه در عدم تعیین جانشین نبود، امام حسین دستاویزی برای قیام علیه بنیامیه پیدا نمیکرد.
در آیین اسلام تنها قانون واحدی به نام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلکه در کنار جنگ و جهاد قانون دیگری به نام صلح وجود دارد، یعنی همانگونه که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در صدر اسلام دربرخی مواقع برای پیشبرد اهداف اسلامی خود دستور به جنگ و جهاد میداد (جنگ خندق، خیبر، احد و ...) در شرایطی نیز شیوه جنگ و جهاد را در پیروزی اسلام مؤثر نمیدید. لذابا دشمنان قرارداد و پیمان صلح منعقد میکرد و موقتاً از دست زدن به جنگ و جهاد خودداری مینمود (پیمان بنی اشجع، بنیضمره). امام حسن مجتبی در پاسخ شخصی که به صلح آن حضرت با معاویه اعتراض داشت، به پیمانهای صلح پیامبر اسلام استناد نموده و فرمود به همان دلیلی که پیامبر با آن قبائل پیمان بست، من نیز با معاویه قرار داد آتش بس منعقد ساختم.[2]
امّا در مورد اینکه چرا امام حسن صلح را برای پیشبرد اهداف خود انتخاب نمود و امام حسین ـ علیه السّلام ـ قیام و جنگ با دستگاه بنیامیه را، (با توجه به اینکه دارای هدف مشترک که همان اعتلای کلمه الله است میباشند) باید گفت که پی بردن به این مسئله بستگی به روشن شدن مسائلی دارد که از آن جمله میتوان به شخصیت سیاسی و اجتماعی معاویه و یزید، شرایط و وضعیت زمانه دو امام بزرگوار، کیفیت یاران و مقدار وفاداری آنها به دو امام بزرگوار،وضعیت جهانی و سیاسی زمین مسلمانان در زمان معاویه و یزید نسبت به ابرقدرتی مانند روم و... اشاره کرد.
از آنجا که در این نوشتار مجالی برای توضیح مفصل فلسفه صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ نیست، لذا تنها به موردی از موارد و علل صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ اشاره میکنیم و مقایسهای میکنیم بین اوضاع و احوال آن امام با امام حسین ـ علیه السّلام ـ و همینطور شخصیت معاویه با یزید که دارای شخصیتی متفاوت از همدیگر بودهاند.
معاویه و یزید دو شخصیت کاملاً متفاوت بودند، چرا که معاویه در طول زمامداری خود با پنهان کردن چهره واقعی خود با نقشهها و سیاستهای عوامفریب خود همواره سعی مینمود که حکومت خود را به نوعی مشروع معرفی کند و گرچه عملاً اسلام را تحریف نموده بود و حکومت اشراف اموی را جایگزین خلافت صالحان نموده بود، ولی پیوسته سعی مینمود مقررات اسلامی را به ظاهر اجرا شود و به خوبی میدانست که در حالی که به نام دین بر مردم حکومت میکند، نباید علناً مرتکب کارهایی بشود که مردم آن را به نوعی مبارزه با دین قلمداد کنند و در حل و فصل امور و مقابله با مشکلات از سیاست فوق العاده ماهرانهای بهره میبرد، امّا یزید نه تنها از اینگونه سیاست برخوردار نبود، بلکه فردی بیمهارت و جوانی ناپخته، شهوتپرست و خوشگذران بود که بعد از رسیدن به حکومت نتوانست مانند پدرش ظواهر اسلامی را حفظ کند، بلکه علناً در مجالس عمومی کفر خود را در حال مستی ظاهر میکرد و میگفت:
لعِبَت هاشمُ بالملک فلا خبرٌ جاء و لا وحیٌ نزلَ[3]
یعنی بنیهاشم با مملکت بازی کردند و به نام وحی و قرآن و به نام دین مردم را سرگرم کردند (در حالی که) نه وحیی نازل شده و نه دینی هست و نه قرآنی هست و نه خدایی و نه ایمانی.
باید اذعان نمود که جنگ و قیام با فردی که خود را مدافع و مجری احکام اسلام میداند نه تنها هیچ تأثیر مثبتی نخواهد داشت، بلکه باعث لوث شدن حقیقت نیز خواهد شد، و از طرفی قیام و جنگ موجب برانگیخته شدن افکار عمومی نیز نسبت به دستگاه بنیامیه نخواهد شد، چرا که افکار عمومی به میزان انحراف معاویه از اسلام پی نبرده بود و این نفاق تا جایی برای پیشبرد اهداف معاویه مؤثر واقع شد که برخی عناصر ناآگاه جنگ امام حسن ـ علیه السّلام ـ با معاویه را یک اختلاف سیاسی و کشمکش بر سر قدرت و حکومت به شمار میآوردند، برخلاف یزید که ماهیت حکومت اموی را که دشمنی سرسختانه با اسلام و بازگشت به دوران جاهلیت بود را برای مردم روشن کرد و به همین خاطر بود که مزدوران حکومت بنیامیه نمیتوانستند قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در افکار عمومی متهم وآلوده سازند و افکار عمومی نیز قیام امام بر علیه دستگاه یزید را نوعی مقابله حق و باطل به حساب میآوردند نه اختلاف سیاسی و کشمکش بر سر پست و مقام.
یکی دیگر از عواملی که باعث تحمیل صلح بر امام حسن ـ علیه السّلام ـ شد، جو نامساعدی بود که بر مردم آن دوره حکمفرما شده بود. چرا که امام حسن ـ علیه السّلام ـ کار خود را با قیام و اعلان جنگ شروع کرد.[4] و به همین جهت است که چند تن از مورخان قدیم اسلام کتابهایی به نام «قیام الحسن» نوشتهاند که از آن جمله میتوان به قیام الحسن، تألیف هشام بن السائب الکلبی که در سال 283 ق درگذشته است و قیام الحسن تألیف ابراهیم بن محمد الثقفی که در سال 283 در گذشته است اشاره کرد.
امّا با این همه به خاطر اینکه امام حسن وارث حکومتی شده بود که نفاق تا اعماق ضمیر صمیمیترین یاران وی نفوذ کرده بود و بهترین فرماندهان سپاه او، پنهانی با معاویه سر و سرّی پیدا کرده بودند و برای یک توطئه و خیانت بزرگ معامله میکردند و عمق نفوذ جهل و ارتجاع در دل یاران امام حسن ـ علیه السّلام ـ زمانی بیشتر مشخص میشود که میبینیم دشمن حتی در داخل خانه امام هم نفوذ کرده و او را توسط همسرش مسموم میکند و حقاً میتوان عصر امام مجتبی را عصر نفاق و دورویی و ارتجاع کامل به حساب آورد[5] و این در حالی است که هیچ یک از این شرایط و ویژگیهای بر یاران امام حسین ـ علیه السّلام ـ حکمفرما نبود و آنها در جانفشانی و فدای جان خود برای امام زمان خود از همدیگر سبقت میگرفتند.
پس نتیجه میگیریم که اولاً اینگونه نیست که همیشه جنگ و جهاد تأمین کننده مصالح مسلمین باشد، بلکه گاهی صلح است که این مصلحت را تأمین میکند. دوم: اینگونه نبوده که امام حسن دست به اقدام عملی و قیام مسلحانه نزدهاند.
سوم نفاق و دورویی معاویه باعث شد که امام حسن ـ علیه السّلام ـ برای پیشبرد اهداف خود صلح را بپذیرند و یزید این نفاق و عوامفریبی را دارا نبود، برای همین امام حسین موفقیت خود را در قیام مسلحانه دیدند و دلیل بر این مدعا هم این است که امام حسین در زمان معاویه از هرگونه جنگ و درگیری خودداری کرد.
------------ --------- --------
[1] . سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص 136.
[2] . بحار الانوار، مجلسی، تهران، المکتبه الاسلامیه، 83 ق، ج 44، ص 2.
[3] . بحار الانوار، مجلسی، ج 45، ص 175، ذیل حدیث 5.
[4] . معاویه در ضمن نامهای که به امام حسن ـ علیه السّلام ـ نوشته پیام داد که چگونه با اتکا به چنین افرادی (اهل کوفه) حاضر به جنگ با وی شده است. (مجلسی، بحار الانوار، ج 44، ص 20).
[5] . ر.ک: رهتوشه راهیان نور، ویژه محرم 1379، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 52.
کلمات کلیدی: محرم
سوال:
آيا مراسم عزادارى و مرثيه خوانى از دوران صفويه رواج يافته است؟
پاسخ:
مراسم سوگوارى عاشورا (عزادارى، تعزيه خوانى، مراسم روضه خوانى و...) پيش از صفويه در زمان آل بويه، عزادارى در دهه اول محرّم در بغداد شروع شد (سال 352 ه.) و مردم سياه پوشيدند. نيز در ايران به ويژه خراسان درعصر تيمورى رواج داشته است. و كتاب روضة الشهداء از ملا حسين كاشفى (م 910) براى محافل روضه خوانى خراسان تأليف شده است آن هم در روزگارى كه هنوز پاى شاه اسماعيل به خراسان نرسيده و قزلباشان شيعه در آنجا حضور و نفوذى نداشتند. در عصر حضور ائمه معصومين(ع) و پيامبر اكرم(ص) نيز برگزارى تعزيه براى شهداء و مرحومين امرى رايج بوده است كه مى توان به برگزارى مراسم عزادارى براى حمزه -سيدالشهداء- از سوى زنان مدينه، برگزارى مراسم عزادارى براى امام حسين(ع) ازسوى كاروان اسراء به مدت سه سپس در مدينه اشاره نمود. امامان معصوم(ع) نيز براى عزادارى جدشان مراسم عزادارى بر پا مى كردند. در عين حال برخى از منابع تاريخى برآناند كه نخستين بار زنان بنى هاشم هنگام ورود به كربلا به رسم عزادارى به سينه خود مى زدند.
کلمات کلیدی: محرم
حسین در نگاه غیر شیعه
مىنویسند زیبایى ، آدرس خانه خدا است و حسین یعنى زیبا که از حسن و زیبایى صادر مىشود . اگر زیبایى با آزادگى ممزوج شود، تندیسى جاودان خواهد ساخت که نظیرى براى آن نتوان یافت.
در این گلگشت مىخواهم درباره کسى بنویسم که به قول عقّاد، پیامبرش او را ?سرور جوانان بهشتى? نامید؛او را به ?پسر من? خطاب مىکرد و دربارهاش مىفرمود: ?آیا نمىدانى که گریهاش مرا مىآزارد.?
عظمت واقعه عاشورا و قهرمانانش چنان است که بسیارى از متفکران جهان آن را ستوده، دربارهاش سخنان نغز گفتهاند.
به من ایراد نگیرید که مگه اندیشمندان ما کم بودند که از غیر شیعه مایه میگذاری؟!!
ولی حق بدهید به کسی که برای دانستن تفکر علمای غیر شیعه خودش را به آب وآتش بزند تا که شاید چیزی دستگیرش شود.و بهترین لحظه عمرش موقعی است که ببیندکسانی که نه ما را قبول دارند ونه مذهب مارا ونه رهبران ما را!!!! اما چنان به حسین(ع) احترام می کنند که انگار رهبر آنهاست وشاید هم در درون خودشان رهبر باشد.
پس می توانم این حق را به خودم بدهم که دوستان خود را نیز از گفتار دیگر ان نسبت به امام حسین(ع) آگاه سازم........
کاپیتان هانیبلت:
آن شب (شب عاشورا) هنگامى که آتش اردوها در اطراف او در بیابان برق مىزد، پیروان خویش را به اطراف خود جمع کرد و طى یک سخنرانى طولانى و قلب نواز با آنها سخن گفت و بیعت خود را از آنها برداشت؛ آنها را از اتفاقات صبح فردا آگاه کرد و فرمود: یقینا قتل عام انجام خواهد شد و کسانى که با من بمانند یقینا شهید خواهند شد . سپس عمل بسیار زیبایى انجام داد که نشانه آگاهى کامل او از ضعف بشرى و قدرت روح فداکارى وى و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود . تمام چراغهاى اردو را خاموش کرد و سپس به پیروان خود گفت: هر کس جرات و قلب ایستادگى و شهادت را در خود نمىبیند، در تاریکى به طور ناشناس و بدون خجلت برود. صبح روز عاشورا، در حالى که ابرهاى ارغوانى در آسمان شرق جمع مىشد، تمام یاران آن شب با ایمان دور امام را گرفتند و همگى آماده مرگ و شهادت بودند.
جرح جرداق (مسیحى):
فرق على (ع) با معاویه این است که اصحاب معاویه فریفته جاه و زر و زور، مقام و منصب بودند، ولى یاران امام على (ع) فریفته اخلاق و فضیلت و کرامت او شدند و نمونه آن در اصحاب فرزندانش پدیدار بود که وقتى یزید مردم را تشویق به قتل امام حسین (ع) و مامور به خونریزى مىکرد، یاران یزید مىگفتند: ?کم تهب لنا؛ یعنى چقدر و چه مبلغ مىدهى تا او را بکشیم? اما انصار امام حسین (ع) به او مىگفتند: ?یا حسین نموت معک؛ ما با تو هستیم و با تو مىمیریم .? از جمله حبیب این پیر حافظ قرآن به امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت: اگر هفتاد بار کشته شویم، سوزانده شویم و پراکنده شویم و سپس جمع شویم و از نو زنده شویم، باز مىخواهیم در رکاب تو جنگ کنیم و کشته شویم .
ونستان (امریکایى):
تا وقتى مسلمانان مثلث جاودانهاى چون: قرآن که تلاوت شود و پیامهایش پیروى گردند، کعبهاى که قصد شود و ایجاد همدلى و وحدت کند و حسینى که یاد شود و از او الهام گرفته شود دارند، هیچ کس قدرت نفوذ و تسلط کامل بر آنها را نخواهد داشت.
عباس محمد عقاد (مصرى):
جنبش امام حسین (ع) و رفتن او از مکه به سوى کشور عراق حرکتى نیست که با سنجش حوادث امروز و با پیش آمدهاى روزانه معمولى به آسانى بتوان در آن قضاوت کرد؛ زیرا جنبش امام حسین (ع) یکى از بى نظیرترین جنبشهاى تاریخى است که تاکنون در زمینه دعوتهاى دینى و یا نهضتهاى سیاسى پدیدار شده است .
ماربین (آلمانى):
امام حسین بن على (ع) که از دختر محبوب پیامبر (ص) فاطمه (س) متولد شد، تنها کسى است که در چهارده قرن پیش دربرابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد . . . موضوعى را که نمىتوان نادیده گرفت این است که حسین (ع) اول شخص سیاستمدارى بود که تا به امروز احدى چنین سیاست مؤثرى اختیار ننموده است . حسین (ع) به شعار همیشگى خود مىگفت: من در راه حق و حقیقت کشته مىشوم و دست به ناحق نخواهم داد.
علامه علائلى، (نویسنده مصرى):
تاریخ هر ملتى واقعا تاریخ بزرگان آن است . پس هر ملتى که رجال بزرگ ندارد تاریخ سترگ ندارد یا اصلا تاریخش شایسته نگارش نیست؛ و ما چون حسین (ع) را میان رجال تاریخ داریم نه تنها بزرگوارى را مانند رجال تاریخى دیگر در نظر داریم، بلکه بزرگترین رجال تاریخ است که همه را کوچک کرده و شخصیت خود را سرمقاله همه آنان پدید آورده و این عجیب نیست؛ زیرا همه مردان عالم را که تاریخ شناخته، عمر خود را در تحصیل مجد و بزرگوارى زمین صرف کردهاند؛ ولى حسین (ع) مجد آسمان را طلبید و جان خود را فداى آن کرد.
دکتر طه حسین (مصرى):
ابن زیاد چنان مىپنداشت که با کشتن حسین (ع) فتنه را ریشه کن و شیعه را نومید خواهد ساخت و به این ترتیب آنان را وادار خواهد کرد که دست از آرزوها بشویند و به آنچه ناچار باید به آن گردن نهند سرفرود آورند . ابن زیاد فتنه را گداخته تر کرد و کار بد او کارهاى بد دیگرى را سبب شد و خونهاى ریخته شده و شکنجههایى که به کودکان و زنان داده شد همه بر خلاف آن چه ابن زیاد مىخواست نتیجه به بار آورد.
ابن ابى الحدید معتزلى (شارح معروف نهج البلاغه) مىنویسد:
سرور مردانى که داراى حس امتناع بودند، آن کسى که حمیت به مردم آموخت و به آنان فهماند که زیر سایه شمشیر مردن از پستى و مذلت بهتر است، حسین بن على (ع) است . به او و یارانش پیشنهاد امان شد، ولیکن نپذیرفت و زیر بار ذلت نرفت و فرمود: آگاه باشید که ناکس فرومایهاى به من اتمام حجت فرستاده و مرا میان کشته شدن و تسلیم شدن مخیر ساخته، لیکن ذلت از حضرت من دور است . نه خدا راضى است که من ذلیل شوم نه پیامبرش و نه مردان با ایمان دنیا و نه آن دامن پاکى که مرا پرورش داده و نه آن روح با مناعت که من دارم . من هرگز طاعت لئیمان را بر کشته شدن به شرافت ترجیح نخواهم داد .
کلمات کلیدی: محرم
گرافیک های محرمی (برگرفته از سایت تبیان)
ادامه عکسهای گرافیکی را مشاهده کنید...
کلمات کلیدی: عکس، گرافیک
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.